خنده تو

شاه کُند خندهٔ تو بنده را

🙂

چو لب به خنده گشاید گشاده گردد دل
در آن لبست همیشه گشاد کار چرا

خدایا

چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی‌ پَرْ وایِ او

من چگونه هوش دارم پیش و پس
چون نباشد نورِ یارم پیش و پس

وفا

بدگهر با کسی وفا نکند
اصل بد در خطا، خطا نکند …

تو

تو بدری و خورشید تو را بنده شده‌ست
تا بندهٔ تو شده‌ست تابنده شده‌ست

زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شده‌ست

روز برگداشت حافظ شیرازی

گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات

گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادیِ همه لطیفه‌گویان صلوات

روز بزرگداشت حافظ شیرازی مبارک باد.

روایتی از انتخاب تخلص استاد شهریار از زبان خودش

استاد شهریار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۰۰ تخلص شیوا را برای خود انتخاب کرده بود اما بعد تصمیم گرفت تخلص جدیدی برای خود برگزیند. به‌دلیل ارادات خاصی که به حافظ داشت، دو بار از دیوان غزلیات حافظ تفال زد و هر دو بار کلمه شهریار آمد. از این‌رو تصمیم گرفت این تخلص را برای خود برگزیند.

روز بزرگداشت مولانا جلال الدین بلخی

جمله معشوق است و عاشق پرده‌ای
زنده معشوق است و عاشق مرده‌ای

چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی‌پر وای او

من چگونه هوش دارم پیش و پس
چون نباشد نور یارم پیش و پس

یکی از مهم ترین شخصیت های فرهنگ و تمدن ما، مولانا با عشق بی منت و شفقت عمیق و اندیشه های استثنایی خود نه تنها گروهی از ادیان بلکه تمام مردم جهان را مجذوب خود کرد.
روز بزرگداشت مولانا گرامی باد.

صفحه اصلی
نوشتن شعر
جستجو
پروفایل