تنها

شهریست بهم یار و من یک تنه تنها ای دل به تو باکی نه که پاکست حسابت

غم هجران تو

دلتنگم و دیدار تو درمان منست بی‌رنگِ رُخت زمانه زندانِ منست بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچ از غمِ هجران تو بر جان منست

صفحه اصلی
نوشتن شعر
جستجو
پروفایل