در دل و جان

آمده‌ام که تا به خود گوش کشان کشانمت بی‌دل و بی‌خودت کنم در دل و جان نشانمت گوی منی و می‌دوی در چوگان حکم من در پی تو همی ‌دوم گرچه که می‌دوانمت

غزل

آمده‌ام که تا به خود گوش کشان کشانمت بی‌دل و بی‌خودت کنم در دل و جان نشانمت آمده‌ام بهار خوش پیش تو ای درخت گل تا که کنار گیرمت خوش خوش و می‌‌فشانمت آمده‌ام که تا تو را جلوه دهم در این سرا همچو دعای عاشقان فوق فلک رسانمت آمده‌ام که بوسه‌ای از صنمی ربوده‌ای […]

صفحه اصلی
نوشتن شعر
جستجو
پروفایل