مرگ
مرگ همان قهوه ی تلخی ست که همه نوش کنند ترک دنیا کنند و همگی کوچ کنند نزد الله روند و ترک آغوش کنند بعد از آن تلخی دنیا را فراموش کنند
شکسته دل
نمک خوردی نمکدان را شکستی شبیه آدمی اما چه پستی کنار خوان نامردان نشستی به روی خوب رویان راه بستی مگر دنیا چه کرد با تو سیه دل که از کینه دل خلقی شکستی دگر دانی شکسته دل چه ها کرد به یک لحظه همه هستی فنا کرد سری بشکن ولی دل را میازار بجای […]
تو
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست زان روی که از شعاع نور رخ تو خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
روز برگداشت حافظ شیرازی
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا شادیِ همه لطیفهگویان صلوات روز بزرگداشت حافظ شیرازی مبارک باد.
روایتی از انتخاب تخلص استاد شهریار از زبان خودش
استاد شهریار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۰۰ تخلص شیوا را برای خود انتخاب کرده بود اما بعد تصمیم گرفت تخلص جدیدی برای خود برگزیند. بهدلیل ارادات خاصی که به حافظ داشت، دو بار از دیوان غزلیات حافظ تفال زد و هر دو بار کلمه شهریار آمد. از اینرو تصمیم گرفت این تخلص […]