رویای سپید
۱۴۰۳/۴/۱ شماره ثبت ۶۵۹۸۱۱
گر که بر مردم دهی
عشق و امید.
نیمه شب در عمق خواب و
غرق رویای سپید.
بامدادان مهر را کن بقچه ای
بر دوش خود.
شب درونش هر چه باشد مینوازد
گوش خود.
گاهگاهی چون که غفلت کرده ای از
نفس خویش.
بقچه آت را پر کنی با
قهر خویش.
چون درونش قهر و
خیرگی باشد.
شبت را تا سحر
آشفتگی باشد.
خود بنگر درونت خفته
بلکه بیدار است.
خوشا حالی که پیوسته روانش
مست و هوشیاراست.
. معصومه داداش بهمنی.