تو
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادیِ همه لطیفهگویان صلوات
روز بزرگداشت حافظ شیرازی مبارک باد.
استاد شهریار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۰۰ تخلص شیوا را برای خود انتخاب کرده بود اما بعد تصمیم گرفت تخلص جدیدی برای خود برگزیند. بهدلیل ارادات خاصی که به حافظ داشت، دو بار از دیوان غزلیات حافظ تفال زد و هر دو بار کلمه شهریار آمد. از اینرو تصمیم گرفت این تخلص را برای خود برگزیند.
جمله معشوق است و عاشق پردهای
زنده معشوق است و عاشق مردهای
چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بیپر وای او
من چگونه هوش دارم پیش و پس
چون نباشد نور یارم پیش و پس
یکی از مهم ترین شخصیت های فرهنگ و تمدن ما، مولانا با عشق بی منت و شفقت عمیق و اندیشه های استثنایی خود نه تنها گروهی از ادیان بلکه تمام مردم جهان را مجذوب خود کرد.
روز بزرگداشت مولانا گرامی باد.
این عشق چو بارانست ما برگ و گیا ای جان
باشد که دمی باران بر برگ و گیا کوبد
هفتم مهر روز بزرگداشت عارف نامی ایران، شمس تبریزی گرامی باد.
شهریارا حرم عشق مبارک بادت.
۲۷ ام شهریور روز شعر و ادب پارسی، به پاسداشت مقام استاد بزرگ محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به استاد شهریار، گرامی باد.
شعور دیدن
۱۴۰۳/۴/۱۵ شماره ثبت ۶۶۰۵۶۰
آنچنان نور ،نشان دادی مرا
که بیکباره، مرا شور گرفت
شور با نور ،در آمیخته شد
ناگه، شعور دیدنت زاییده شد
با شعور و شور ،تورا دیدن خوش است
چون دوا و مرهمی، بر ناخوش است
پس من آن ناخوش ،تو آن خوش مرهمی
روح را پاکیزه گردان ،چو نفس در بدنی
ما درون قفس نفس ، در بند شدیم
با پلشتی و شناعت ،همه زنجیر شدیم
همه گشتیم اسیر ،اندر قفس نادانی
رفته رفته همه از نور محروم شدیم
تو بدیدی مارا ،همه بی چشم به دنبال عصا
نور تو شاه کلید،همه گشتیم رها….
(معصومه داداش بهمنی)
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
میبرم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
چون مرا عشق تو از هر چه جهان باز استد
چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد
© حقوق تمام محتوا محفوظ و برای انجمن ادبی استاد شهریار می باشد.